جدول جو
جدول جو

معنی مش حال - جستجوی لغت در جدول جو

مش حال
مش+حال در لغت به معنی حالت میش است و درموسیقی مازندران نام
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی حال
تصویر بی حال
بی رمق، سست، ناتوان، آنکه حال خوشی ندارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشتمال
تصویر مشتمال
مالش دادن بدن با کف دست، ماساژ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بد حال
تصویر بد حال
پراشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در حال
تصویر در حال
فورا فی الحال هماندم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آش خال
تصویر آش خال
سقط، افکندنی، نابکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با حال
تصویر با حال
خوش ساخت خوشنما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تر حال
تصویر تر حال
فراروی (کوچ) دیدین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشتمال
تصویر مشتمال
مالش با دست
فرهنگ لغت هوشیار
مالش با دست کسی یا چیزی را، مالش اندام کسی بمشت (در حمام و زورخانه)، تنیبه گوشمال، (کشتی) فنی در کشتی که عبارتست از اینکه حریفان بازو ببازوی هم مالند و مشت زنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقل حال
تصویر مقل حال
بی توشه آنکه پریشان حال و تهیدست باشد: (جهود مردی مقل حال بود و بی زاد و راحله میرفت) (جوامع الحکایات. 106: 1)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش حال
تصویر خوش حال
شاد، شادمان، بشاش، کامران، کامروا، نیکبخت، سعادتمند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
سست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
Listless, Zonked
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
apathique, épuisé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
নিষ্ক্রিয় , ক্লান্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
bila shauku, kuchoka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
بے حال , تھکا ہوا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
isteksiz, bitkin
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
무기력한 , 지친
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
無気力な , 疲れた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
חסר מרץ , עייף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
lesu, kelelahan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
उदासीन , थका हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
apatyczny, wyczerpany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
ไร้เรี่ยวแรง , เหนื่อยล้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
apathisch, uitgeput
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
apático, agotado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
apatico, esausto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
apático, exausto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
无精打采的 , 精疲力尽的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
апатичний , виснажений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
lustlos, erschöpft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی حال
تصویر بی حال
апатичный , измотанный
دیکشنری فارسی به روسی
بی حال، ناخوش
دیکشنری اردو به فارسی